مدتها است که اين سوال مطرح است که چرا ما در زمينه آموزش دانش آموزان بخصوص در دوره ي راهنمائي موفقيت چنداني نداريم ؟ بررسي هاي انجام شده در اين مورد بسيار است . مهمترين آنها عبارتند ار: 1- فقر مالي 2- نبود يکي از والدين به هر دليلي 3- فقر فرهنگي و دوزبان بودن دانش آموزان 4- شرايط سني اين دوره ي زندگي فراگيران 5- بيسوادي يا کم سوادي والدين 6- بي انگيزه شدن دانش آموزان و......
که هر کدام جاي تامل دارد . نقش معلم در اغلب موارد کم رنگ است . ولي در مورد بي انگيزه شدن و يا حتي داشتن انگيزه بسيارموثر است .متاسفانه مشاهده شده که بعضي از دانش آموزان که آمار آنها کم نيزنمي باشد علاقه شان را به ياد گيري به هر دليلي از دست داده اند يا حتي دچارشکست تحصيلي يا بعضا ترک تحصيل شده اند . سوال اين است که چگونه مي توان با اين دانش آموزان ارتباط بر قرار کرد ودرآنها ايجاد انگيزه نمود ؟الف- خود ما ( معلمين ) بايد عوامل موثر بر انگيزش را بشناسيم يعني درک ماهيت انگيزش . انگيزش را رغبت، تمايل يا نيروي محرک براي انجام کارمي توان تعريف کردوعوامل دروني و بيروني هر دو در تعيين ماهيت انگيزش و نحو? افزايش آن نقش مهمي دارند و باعث ايجاد – نيروي محرکي براي انجام کارها ميگردد. اهداف و انتظارات فرد براي کسب موفقيت يا شکست و احساسات مثبت و منفي ما را در درک تاثير خودباوري هاي آموخته شده بر اهداف انتظارات احساسات انگيزش وعملکرد آن ياري مي کنند.همچنين دريافت حمايت اجتماعي وعاطفي ازسوي افراد مؤثر بر انگيزه ياد گيري بسيار تأثير گذار است .ب- درک انگيزش و نحو? افزايش آن چگونه است ؟. به چه وسيله اي مي توان دانش آموزان را با انگيزه وشاداب نمود ؟ راه هاي پيشنهادي زير ارائه مي شود :1– معلم مي تواند محيطي سرشار از توجه دلسوزانه و اشتياق برانگيزبه وجود آورد تا - دانش آموزرا نسبت به مؤثروارزشمند بودنش مطمئن سازد وفرصتهايي براي برقراري ارتباط فراهم کندتا نقش ها ، الگوها را شناسايي کند ودر جو بالنده اي از توجه و حمايت متقابل روابط اطمينان بخشي بر قرار کند . 2- مرحله بعدي اينکه به دانش آموزاجازه داده شود تا دست به انتخاب شخصي بزنند مقتضيات وميزان تکاليف را با ظرفيت هايش هماهنگ سازد. کمک براي درک ارزش دانش آموز به خودش،و درک فرايند يادگيري و فعاليت هاي ياد گيري ويژه .انگيزش ذاتي دانش آموزان به يادگيري مي تواند در محيطي امن ، اعتمادبخش و حمايتگرانه پرورش يابد .3 - سومين مرحله از نحو? افزايش انگيزش در دانش آموزان تمرکز معلم بر شيوه هايي استکه در آن دانش آموز،هم مسئوليت فردي خود را درياد گيري بپذيرد و هم به طور فعالانه ، در تجارب ياد گيري درگير شود . معلم به عنوان برانگيزاننده ، در بر دارنده رشد فزاينده احساس مثبت دانش آموز نسبت به خود و ايجاد انگيزه ياد گيري به عنوان يک عامل مهم ، خلاقانه و هماوردجويانه است ،زيرا ياد گيري ، امري فعال و هدفمند است و شما براي اين کار ، نيازبه راهبرد هايي داريد که با تشويق فعالانه، رفتارو افکار هدفمندانه دانش آموزان را به کار گيرد. ج- کمک به دانش آموزان براي درک خود و ارزش گذاشتن به خويش .معلم مي تواند به دانش- آموزان خود کمک کند تا علي رغم تجارب منفي گذشته و به رغم شيوه هاي منفي آموخته شده در باره خود و توانايي هايشان ، دريابند که چگونه تفکرشان بر احساسات و انگيزش آنها اثر- مي گذارد؛ و به اين ترتيب ، فرصتي به آنها مي دهيد تا با يادگيري بهتر ، شاهد رشد انگيزش ذاتي آنان باشيد . با بررسي علايق دانش آموزان و مرتبط ساختن يادگيري با اهداف و علايق شخصي آنها ، ياد گيري براي دانش آموز ارزشمند تلقي مي شود .د-خلق فضايي درکلاس که براي دانش آموزان ايجادانگيزه کند. اين راهبردشامل مواردذيل است: 1- يافتن راه هايي که دانش آموزان مسئوليت بيشتري براي يادگيري احساس کنند وبابرخورداري از حق انتخاب و کنترل نياز به خود مختاري خود را ارضا نمايند .2- کمک به دانش آموزان ازطريق الگوپذيري وآموزش مهارتها و راهبردهاي خود ارزشي ،به منظور پذيرش خطر تحصيلي .3- درک خود و هدايت افکار خويش به سمتي که در ساي? آن بتوانيد اين ويژگي ها را با ايجاد فضاي مثبت يادگيري مرتبط سازيد .در تحليل نهايي ، مهم ترين اجزاي سازنده براي با انگيزه ساختن دانش آموزان متضمن رشد هر يادگيرنده و رشد شخصي است . دانشس آموزانتان اين ويژگي ها را احساس مي کنند و به آنها – پاسخ مي دهند ودرفرايند تدريش ، تخصص شما را با تخصص خود ترکيب مي سازند . هنگامي که احساس راحتي و امنيت خاطر داشته باشند و صادقانه مورد احترام و توجه باشند و زماني که به ديدن قابليت هاي يادگيري خود تشويق شوند،حتي مي توان با دشوارترين دانش آموزان ارتباط بر قرار کرد تا او يک بار ديگر انگيزهً ياد گرفتن را تجربه کند . برداشت شده ازکتاب پرورش انگيزه در دانش آموزان نويسنده : باربارا مک کومبز – جيمزپاپ
No comments:
Post a Comment