9/2/08

خود سازی در ماه رمضان

خودسازى از خودشناسى آغاز مى‏شود. نخست‏بايد خود را شناخت تا بتوان خود را ساخت; چرا كه با خودشناسى، خداشناسى‏تحقق مى‏يابد و اگر خدا را شناختيم، خود را ساخته‏ايم.
در آغاز بايد ديد چرا پديد آمده‏ايم؟ و هدف از پيدايش و خلقت ما چيست؟خداوند در قرآن كريم تصريح كرده‏است كه:«و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون; من جن و انس را نيافريدم، جز براى اين‏كه عبادت كنند».
در تفاسير زيادى «ليعبدون‏» به معناى «ليعرفون‏» آمده‏است; يعنى هدف از خلقت‏شناخت است و گرنه عبادت فقط نماز و روزه و در سجاده نشستن و خدا را نيايش كردن‏نيست. نماز و روزه و ...، شعبه‏اى از عبادت است كه شايد از عبادت اجتماعى اهميتش‏كم‏تر باشد، زيرا در آن جا انسان فقط به خود مى‏انديشد، و عبادت در معناى‏گسترده‏تر با ديگران و به ديگران انديشيدن است. عبادت، دردشناسى و دردزدايى است.
عبادت، در جمع زيستن و براى جمع زيستن است.اين كه عبادت بيش‏تر به صورت جمعى مطرح مى‏شود و بر مسجد و جمعه و جماعت تاكيدمى‏شود، براى اين است كه شناخت انسان به خويش منحصر نشود و به ديگران نيز سرايت‏كند. ما آفريده نشده‏ايم كه تنها گليم خود را از آب بيرون بكشيم بلكه بايد درمتن قرار بگيريم نه در حاشيه. در جمع زندگى كنيم نه در دير. به فكر چاره‏جويى ازديگران باشيم نه تنها چاره‏جويى از خويشتن. به هرحال، بحث ما درباره شناخت نيست‏كه بحثى است طولانى و از آن مى‏گذريم. اما آن‏چه گفتنى است، اين است كه انسان‏چگونه بايد خود را بسازد و چگونه بايد خود را آماده كند تا انسانى الهى گردد;تا قابليت‏خليفه الله شدن پيدا كند. خودسازى به اين است كه منش خود را به‏گونه‏اى تغيير دهيم كه پروردگار مى‏خواهد، و به عبارت ديگر: اگر هم طبيعت ما مايل‏به تكبر و خودخواهى است، بايد نفس خويشتن را چنان رياضت دهيم كه از فراز كبر ونخوت فرودآيد و به تواضع و فروتنى گرايد. اگر طبيعت ما، به بخل تمايل بيش‏ترى‏دارد، چون اين صفت مورد نكوهش خداوند و تمام پيامبران و اوليا و خردمندان‏مى‏باشد، پس بايد از آن دست‏برداشت و سخاوت‏مند شد. خلاصه بايد صفات سلبيه (منفى)
را از قلب زدود، چنان كه صفات ثبوتيه را چون جامه‏اى تميز و زيبا در بر كرد.
بايد قلب را از آن چه در نظر مولا و پروردگارمان ناخوشايند و مكروه است، پاك‏كرد و بايد تمام اعضا و جوارح را در راه رضايش به كار گرفت.
خويشتن را بايد با حلم و بردبارى عادت داد كه درجه و مقام آدمى را والا كند ودر ميان مردم مايه شرف و عزت باشد و با نيكان و بزرگان هم صحبت‏شود و از هرچه‏مايه پستى و تن‏پرورى و تنبلى است دور سازد و آن چه كه انسان را به خدايش نزديك‏و مقرب مى‏كند، به آن سوى سوق دهد و عاقبت‏خير و نيك فرجامى، ثمره و نتيجه‏اش‏باشد.
بايد به عفت و پاكدامنى روى آورد و از آن‏چه مايه نفرت و خجلت‏باشد و شخصيت‏انسان را لكه‏دار و ننگ بار سازد، دورى جست. بايد صبر را پيشه خود ساخت تا به‏يقين و رضا برسد و تسليم در برابر اوامر حق باشد و تنگناها و محنت‏ها و رنج‏ها وسختى‏ها و تنگدستى‏ها و رويدادهاى تلخ روزگار، او را از پاى درنياورد.
بايد به سوى تكامل عقل و روح گام برداشت و با تكيه بر دو بال تقوا و عمل، به‏اوج عزت و عظمت و خداخواهى رسيد. بايد در مقابل لذات زودگذر دنيايى به سلاح‏تقوا، ورع، پارسايى و زهد مسلح شد تا رستگار شويم و به بهشت رضوان نايل آييم كه:
«و رضوان من الله اكبر».
بايد آن چنان بر خويشتن مسلط بود و نفس سركش را مهار كرد كه نه مدح و درودديگران و نه فحش و ناسزاى آنها در روحيه فولادين و باصلابتش تاثير گذارد.
بايد خود نگهدار بود از آن‏چه نارضايتى حق در بردارد، نه آن‏چه خويشتن بخواهديا نخواهد كه در برابر امر مولا خودى نيست كه مطرح باشد. بايد از شر و بدى ورذايل اخلاقى و عادت‏هاى ناپسند و منش‏هاى زشت و كارهاى قبيح، دور شد چنان‏كه به‏خيرخواهى و راست‏گويى و امانت و فضيلت و اخلاق نيكو و خصال پسنديده، متخلق شد.
بايد به فكر امروز و فرداى خود بود و براى فردا كه ديرهم نيست آماده شد وبراى جهان جاويدان و ابدى، توشه برداشت.
بايد با استقامت و پايدارى، نه از حوادث و رويدادهاى تلخ ترسيد و نه از ملامت‏ملامت كنندگان و سرزنش نادانان، خم به ابرو آورد، بلكه فقط خدا را در نظر داشت وراه خدا را دنبال كرد و پيوسته از او خواست كه توفيق هدايت در صراط مستقيمش به‏وى بخشد: «اهدنا الصراط المستقيم‏».
بايد محبت، دوستى، همكارى، غم‏خوارى، ايثار، گذشت، بخشش و نرمش را جاى‏گزين‏نفرت، خشم، كينه، خودپسندى، خودمحورى، آز و تندخويى نمود.
بايد از زندگى ديگران عبرت گرفت، نه خود عبرت ديگران شد. و ده‏ها بايد و نبايددر اين جا خودنمايى مى‏كند كه اگر انسان به فطرت و سرشت‏خويش بنگرد، به آنها پى‏خواهدبرد، و ماه رمضان، هنگام آن است كه انسان را متوجه خويشتن كند و فطرت‏خفته‏اش را بيدار سازد و از راه تفكر و انديشيدن كه برترين عبادت است او رابه خودسازى وادارد. برادران ! خواهران ! ماه خدا فرا رسيده است; جا دارد كه‏بيش‏ترين استفاده را از آن بنماييم. نگذاريد ساعتى، بلكه لحظه‏اى از اين ماه‏مبارك به هدر رود. در اين ماه سرنوشت‏يك ساله، بلكه سرنوشت تمام عمر تعيين‏مى‏شود.
هشيار باشيم، مبادا ساعتى بى‏انگيزه، بى‏توجه و بى‏هدف بگذرد و از عيدى و جايزه‏الهى در روز عيد فطر خداى نخواسته بى‏بهره و محروم بمانيم كه هيچ زيانى از آن‏سخت‏تر و زيان‏بارتر نيست! در روايت آمده است كه رسول خدا صلى‏الله عليه و آله وسلم قبل از ماه رمضان خطبه‏اى خواند و در آن خطبه فرمود:
«اى مردم! جبرئيل به ديدار من آمد و گفت: يا محمد! هركه نام تو را بشنود وبر تو صلوات نفرستد، از رحمت‏خدا دور باشد. يا محمد! هر كه ماه رمضان را دريابدو مورد مغفرت و آمرزش پروردگار قرار نگيرد و از دنيا برود، خداوند او را ازرحمتش دور خواهد كرد. اى پيامبر آمين بگو. من هم آمين گفتم‏» (1) .
در اين ماه خودسازى درهاى بهشت‏بر روى مومنان گشوده مى‏شود و درهاى جهنم بسته‏مى‏شود، نبايد كارى كرد كه در اثر آن كار، درهاى بهشت‏بر رويمان بسته و درهاى‏دوزخ گشوده شود.
در اين ماه پربركت چنان كه از روايات استفاده مى شود بهشت را زينت مى‏دهندو پاداش كارهاى خير و عبادت ها و راز و نيازها دوبرابر مى‏گردد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود: «شهر رمضان شهر الله عز و جل وهو شهر يضاعف الله فيه الحسنات و يمحو فيه السيئات، و هو شهر البركه، و هوشهرالانابه، و هو شهر التوبه، و هو شهرالمغفره، و هو شهرالعتق من النار و الفوزبالجنه.
الا فاجتنبوا فيه كل حرام و اكثروا فيه من تلاوه القرآن و سلوا فيه حوائجكم واشتغلوا فيه بذكر ربكم و لا يكونن شهر رمضان عندكم كغيره من الشهور فان له‏عندالله حرمه و فضلا على سائر الشهور، و لايكونن شهر رمضان، يوم صومكم كيوم‏فطركم‏» (2) .
ماه رمضان، ماه خداى عزوجل است كه در آن پاداش كارهاى نيك دوبرابرمى‏شود و گناهان زدوده مى‏شود.
ماه رمضان، ماه بركت و افزايش است.
ماه رمضان، ماه بازگشت و انابه است.
ماه رمضان، ماه توبه است.
ماه رمضان، ماه آمرزش گناهان و مغفرت است.
ماه رمضان، ماه آزادى و رهايى از جهنم و دست‏يابى به بهشت است.
پس اى مردم! درماه رمضان از هر كار بد و حرامى دورى كنيد و در آن بسيار قرآن بخوانيد و تمام‏اوقاتش را به ياد و ذكر پروردگارتان مشغول شويد. مبادا ماه رمضان نزد شما مانندديگر ماه‏ها باشد، چرا كه بر ديگر ماه‏ها حرمت و برترى دارد. حضرت اميرالمومنين‏عليه‏السلام مى‏فرمايد: «عليكم فى شهر رمضان بكثره الاستغفار و الدعاء، فاماالدعاء فيدفع البلاء عنكم و اما الاستغفار فتمحى به ذنوبكم (3) ; بر شما باد، در ماه‏رمضان، به بسيار دعاكردن و استغفارنمودن چرا كه دعا بلا را از شما دور مى‏سازد واستغفار، گناهانتان را مى‏زدايد». به‏هر حال، ماه رمضان ماه خودسازى است وكم‏ترين خودسازى به اين است كه انسان خودى را براى خويشتن نشناسد و خدا را مالك‏خود بداند كه اگر چنين بود، خدا را خواهد شناخت و حق عبوديت پروردگار را اداخواهد كرد و از هر چه رنگ ضد خدايى دارد، دور خواهد شد. خودسازى و جداشدن ازتعلقات و هواهاى نفسانى، منشا تمام كمالات و ملكات و فضائل انسانى است و اگر كسى‏توانست‏خود را از تعلقات مادى برهاند، و به ظواهر زودگذر دنيا بى‏اعتنا باشد،بى‏گمان به خدا توجه خواهدكرد و به سوى تكامل روانه خواهد شد و اين بالاترين‏پيروزى و سرفرازى انسان است. خدا مى‏داند تمام مفاسد جهان و ظلم‏ها و تعدى‏ها وتجاوزها و گردن كشى‏ها در اثر خودبينى و هواپرستى است، لذا در قرآن كريم همواره‏تزكيه و تربيت مقدم بر تعليم وآموزش ذكرشده‏است و خودسازى; يعنى تزكيه نفس وماه‏رمضان به حق ماه تزكيه و تطهير نفس است. پس بياييد باهم در اين ماه بزرگ‏آهنگ تقرب به خدا را بجوييم تا در درگاهش ره يابيم و در روز رستاخيز سفيد روى گرديم.
در پايان فرازى زيبا از نيايش‏هاى امام سجاد سلام الله عليه را يادآورمى‏شويم، باشد كه صحيفه سجاديه همواره الگوى ما در زندگى باشد:
«اللهم و انت جعلت من صفايا تلك الوظائف، و خصائص تلك الفروض شهر رمضان،الذى اختصصته من سائر الشهور و تخيرته من جميع الازمنه و الدهور، و آثرته على كل‏اوقات السنه بما انزلت فيه من القرآن و النور و ضاعفت فيه من الايمان، و فرضت‏فيه من الصيام، و رغبت فيه من القيام، و اجللت فيه من ليله القدر التى هى خيرمن الف شهر، ثم آثرتنا به على سائر الامم و اصطفيتنا بفضله دون اهل الملل، فصمنابامرك نهاره، و قمنا بعونك ليله، متعرضين بصيامه و قيامه لما عرضتنا له من‏رحمتك و نسبتنا اليه من مثوبتك و انت الملى بما رغب فيه اليك، الجواد بما سئلت‏من فضلك القريب الى من حاول قربك (4) ; خداوندا! از كارهاى برگزيده و واجبات ويژه،ماه رمضان را قرار دادى; ماهى كه آن را از ميان ديگر ماه‏ها برگزيدى، و از ميان‏تمام زمان‏ها و روزگاران، آن را انتخاب نمودى، و بر جميع اوقات سال برتريش‏بخشيدى و انتخاب آن به دليل قرآن و نورى است كه در آن ماه فرو فرستادى، و ايمان‏را در آن دو برابر ساختى و روزه‏اش را واجب و شب زنده‏دارى را براى عبادت در آن‏ترغيب فرمودى و شب قدر را كه از هزار شب برتر است در آن عظمت‏بخشيدى و گرامى‏داشتى، سپس ما را به وسيله آن ماه بر تمام امتها برگزيدى و به سبب فضيلتش ما رانه ديگر پيروان اديان را برترى بخشيدى، پس به فرمان تو روزش را روزه مى‏داريم‏و به يارى تو شبش را به عبادت مى‏پردازيم، در حالى كه با صيام و قيامش، خويش رامشمول دعوتى كه ما را در معرض آن قرارداده‏اى، مى‏سازيم، و آن را سبب دريافت‏پاداش تو مى‏سازيم و تو برآن چه از درگاهت درخواست‏شود، توانايى و به آن چه كه‏از فضل و احسانت مسالت گردد بخشاينده‏اى و به كسى كه آهنگ تقرب به تو جويدنزديكى‏». آخرين سخن اين كه رسيدن اين ماه سراسر خير و بركت را به محضر مبارك‏ولى الله الاعظم روحى و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء، و محضر مقام معظم‏رهبرى و علماى بزرگ و تمام اقشار ملت‏شريف و سرفراز ايران اسلامى و عموم شيعيان‏جهان تبريك و تهنيت مى‏گوئيم و اميدواريم خداوند ما را توفيق عبادت خصوصا در اين‏ماه مبارك بخشد و مستوجب مغفرت و آمرزش درگاهش قرار دهد.
پى‏نوشت‏ها:
1- المقنعه، ص 308